کد مطلب:28982 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

علی، راز ناشناخته












شخصیت مولاعلیه السلام ابعادی ناپیدا كرانه دارد. كسانِ بسیاری در درازنای تاریخ، از دست نایافتگی به ابعاد شخصیت آن چهره بی بدیل تاریخ اسلام سخن گفته اند. امّا این حقیقت، درخشان تر از هر جایی در كلام پیامبرصلی الله علیه وآله چهره بسته است. پیامبر خدا فرمود:

ای علی! جز خدا و من، كسی تو را به درستی نشناخته است.

امّا پیامبر خدا چه اندازه از آن شناخت را مطرح ساخت، وجامعه چه مقدار از آن حقایق را برتابید، وبا آنچه پیامبر صلی الله علیه وآله گفت، چه سان رویاروی شد؟!

پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود:

اگر ترس این نبود كه غالیانِ امّت من آنچه را كه مسیحیان درباره عیسی بن مریم گفتند، درباره تو بگویند، سخنی می گفتم كه به هیچ جمعی گذر نمی كردی، جز آن كه خاك زیر پایت را برای شفا برمی داشتند.[1].

این یعنی كه جامعه، چهره نمایی حقیقی از تو و بر نمودن فضایل ومناقب تو - بدان گونه كه هست - را بر نمی تابد و گوش ها قدرت شنوایی وجان ها توان نیوشیدن آن را ندارند. با این همه، زیباترین، شكوهمندترین و گویاترین وصف ها، ارجگزاری ها وبزرگداری ها از شخصیت علی علیه السلام را - به همان جهت كه آمد -، در كلام پیامبر خدا می یابیم.

امّا آنچه اینك از كلام پیامبر خدا برگستره صفحات آثار مكتوب درباره علی علیه السلام نقش بسته است، آیا تمامت آن چیزی است كه بوده است ؟ ویا بسیاری از آن حقایق از ترس پیامدهای گزارش آنها بر سینه ها ماند وهمراهِ دارندگان آنها مدفون شد ؟ اكنون ودر این مقدمه از این «قصّه آكنده از غصه» تاریخ، پرده بر نمی گیریم؛ ولی تأكید می كنیم كه آنچه مانده است، اندكی است از بسیار، نمونه هایی است از حقایق نهفته در سینه تاریخ وگفتنی هایی است خُرد از ناگفته های بَسْ كلان و... و شگفتا كه آنان كه پرتوافكنی آفتاب را بر نمی تابند، درباره برخی از همین اندك نیز از سَرِ عناد، حق پوشی وفضیلت ستیزی حكم «جعل» صادر كرده اند وكوشیده اند با مُهر «وضع»، آن همه را از صحنه فرهنگ وصفحه ذهن انسان ها به دور كنند، وگاه چون تلألؤ خیره كننده فضایل، جلوی تكذیب را گرفته است، با توجیه هایی غیر منطقی وتلاش هایی سِتَرْون به تحریف معنوی دست یازیده اند تا مگر اندكی از گسترش تابش انوار حق بكاهند، واَسف انگیز است كه بگویم چه بسا نگاشته هایی در این هجوم های فرهنگی مهجور گشت وتباه شد!









    1. ص 178 (جز خدا و من، كسی او را نشناخت).